ریحانه 15 روزگی....
واولین بار رفتیم برای گذر نامه ریحانه اقدام کردیم ....اینم عکس گذر نامه فسقلی مامان تو 15 روز گی
...میخام سال دیگه برم حج عمره .. حاج خانم بشم......
شکر که همه چی خوب خوب خوب پیش رفت ..........والان کنارمی مامانی
دوستت دارم
............................
باورم نمیشه من 3تا دختر ناز دارم که...که عشقم و...وجود من هستن
.........................
خدایا مراقب دختر گلم باش ودر پناهت حفظ کن
دخملی من 3300 وزنش بود
49 سانتیمتر قدش بود..بگو ماشالا
این عکس ۳ روزگی ریحانه
کوچولوووو src="http://up.vatandownload.com/images/pgtfshofdsy365vao3hi.jpg"
اینم عکس ۱۵روزگی ریحانه دخمل ناز مامان وبابا ..........که با شیرینیهاش شیرینی زندگیمونو هزار بار بیشتر کرده ...........جیگرشووووووووووووووو مامان بخوره وایییییییی
c="http://up.vatandownload.com/images/f2zsq28kh753j5fzj2.jpg"
اینم یه عکس ۱۲ روزگی از ریحانه جیگر
<src="http://up.iranblog.com/images/6v6h4m1sjl22mhf158f.jpg" border="0" al
src="http://up.iranblog.com/images/g2hmb64y54depxvj3zk.jpg" b
l
تولدت مبارک دختر ناز بابا یی ومامانی ......قدمت به زندگیمون مبارک باشه
خدایا ازتو خواهم به زیباترین مراتب جمالت ....... گرچه تمام مراتب جمالت زیبا است
خدایا از تو خواهم به همه مراتب جمالت
خدایا از تو خواهم به بزرگترین مرتبه عظمتت ....... گرچه تمام مراتب عظمتت بزرگ است
خدایا از تو خواهم به همه مراتب عظمتت
خدایا از تو خواهم به وسیعترین مراتب رحمتت ....... گرچه تمام مراتب رحمتت وسیع است
خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت
خدایا از توخواهم به بزرگترین نامهایت ......... گرچه تمام نامهایت بزرگ است
خدایا از تو خواهم به همه نامهایت
خدایا از تو خواهم به حق گرامى ترین آیاتت ....... گرچه همه آیات تو گرامى است
خدایا از توخواهم به حق همه آیاتت
خدایا از تو خواهم بدانچه در آنى از شاءن و مقام و بزرگى
خدایا از تو خواهم اجابت کنى دعایم را هنگامى که از تو خواهم که اجابت کنى اى خدا یا ارحم الراحمین....... یا ارحم الراحمین
به نام خدا بالاخره بعد از کلی انتظار موعد سونو فرا رسیدمامانی امروز ظهر وقت سونو داشتم وازاین همه دیر شدنه سونو کلافه بودم تا اینکه امروز ساعت 12 رفتم سونو وزود نوبتم شد و حبه انگور مامان صدای قلب کوچولوتو شنیدم که تاپ تاپ میزد داشتم از خوشحالی پر در میاوردم حبه انگورمن ...............خلاصه مطمئن وخوشحال اونجا رو ترک کردم به طرف خونه............ وتو راه که با ماشینم میومدم خونه باهات حرف میزدم برات شعر میخوندم وبیشتر تو را کنارم حس میکردم وقتی اومدم خونه وخبرو به بابایی دادم بابایی خیلی خوشحال شد تند تند به سونو نگاه میکرد و خدای بزرگ رو شکر میکرد نهار مهمون بابا بودم وخیلی خوش گذشت اینم عکس سونو نینیمون تو 9 هفتگی خداحافظت باشه مامانی
لالا، لالا، گل پونه، گدا اومد در خونه، نونش دادیم بدش اومد، خودش رفت و سگش اومد
لالا، لالا، گلم باشی، تو درمون دلم باشی، بمونی مونسم باشی، بخوابی از سرم واشی
لالا، لالا، گل خشخاش، بابات رفته خدا همراش،
لالا، لالا، گل فندق، مامان اومد سر صندوق
لالا، لالا، گل پسته، بابات رفته کمر بسته، لالا، لالا، گل زیره، چرا خوابت نمی گیره؟
که ؛مادر؛ قربونت میره