به نام خدا بالاخره بعد از کلی انتظار موعد سونو فرا رسیدمامانی امروز ظهر وقت سونو داشتم وازاین همه دیر شدنه سونو کلافه بودم تا اینکه امروز ساعت 12 رفتم سونو وزود نوبتم شد و حبه انگور مامان صدای قلب کوچولوتو شنیدم که تاپ تاپ میزد داشتم از خوشحالی پر در میاوردم حبه انگورمن ...............خلاصه مطمئن وخوشحال اونجا رو ترک کردم به طرف خونه............ وتو راه که با ماشینم میومدم خونه باهات حرف میزدم برات شعر میخوندم وبیشتر تو را کنارم حس میکردم وقتی اومدم خونه وخبرو به بابایی دادم بابایی خیلی خوشحال شد تند تند به سونو نگاه میکرد و خدای بزرگ رو شکر میکرد نهار مهمون بابا بودم وخیلی خوش گذشت اینم عکس سونو نینیمون تو 9 هفتگی خداحافظت باشه مامانی
خدا حفظش کنه نخودیتونو
سلام
سال نو مبارک
سال خوبی به همراه نی نی داشته باشی
منم تو ماه نه هستم .
خوشحال میشم به وبلاگم سربزنی و تبادل لینک کنیم
بوس